درود برتو عشق من.....
درود بر عشقی که دو سال از ورودش در قلبم میگذرد...
و چه زود میگذرد زمان و چه سخت میگذردوقتی که تو نیستی...
و چه گرم است عشق و چه سوزان است وقتی که در اسمان خیالم و قلبم می درخشی...
قلبی که در این دو سال مملو از عشق و محبت شد... قلبی که خوشحال است از با تو بودن و با یادت روزها را شب کردن و با خیالت شب را سپری کردن...
چه زیباست پایداری عشق در بهبوهه ی حوادث ناگوار...
چقدر زیباست مرور خاطرات گذشته... .مرور ابتدای اشنایی... مرور سلام اول،خاطره ی اولین دیدار ونگاه اول ...
چقدر زیبا بود تمامی خاطراتی که با تو گذشت و من هر روز دفتر دلم را ورق می زنم مبادا که خاطره ای از دیدگانم پنهان شود...
و حالا که دوسال از عاشقی مان می گذردمیخواهم برایت باز هم از عشق بگویم اما این بار از عشقی که دو ساله شد.میخواهم بگویم: تنها بهانه زندگانیم دوستت دارم.اما این دوستت دارم از ان حرف هایی نیست که با گذر زمان محو گردد و به فراموشی سپرده شود.این سخن قلبم است.قلبها هرگز فراموش نمیکنند .این دوستت دارم بر خاسته از قلبی ست که که شعله اش را خودت روشن کردی و از گرمای قلب مهربانت به ان بخشیدی...
ای کاش روزی که عشقمان دوساله شد می توانستم چشمهای زیبایت را ببینم .ای کاش در چشمهایت نگاه می کردم و باتو میگقتم از عشق و تو شور عشقت را در چشمانم میدیدی که خود را به شکل قطرات اشک در اورده اند و بر دیدگانم جاری شده اند...
افسوس که دستهایمان در این روز ها از یکدیگر جداست...
اما مهم قلبهایمان است.مهم این است که اکنون وجودمان یکی ست.و صدای تپش قلبمان با هم به گوش می رسد...
بیا در این روزهای عزیز برای از بین رفتن فاصله ی دستهایمان به پیشگاه خالق عشق برویم از او بخواهیم که دست هایمان را در دست یکدیگر قرار دهد و گرمای عشقمان را جاویدان کند.
دوستت دارم عشق جاودانه ی من.....
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
