I want you for ever

We love each other for ever

I want you for ever

We love each other for ever

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۲۱
مامان آقا آرمان


پنجره باران خورده ات را باز کن... 

سطر پس از باران چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده... 

دلم برایت تنگ است.... 




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۱۶
مامان آقا آرمان

فیزیک بعدترها ثابت می کند

در روزهای بارانی

جای خالی آدم ها بزرگتر می شود . . .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۰۳
مامان آقا آرمان

– داره بارون میاد
+ می‌خواى برسونمت؟
– ماشین دارى؟
+ نه
– چتر داری؟
+ نه
– پس چی داری؟
+ دوستت دارم .. !


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۲۷
مامان آقا آرمان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۶ ، ۰۷:۰۵
مامان آقا آرمان


دوستت دارم به چشمانی که رنگش رنگ شبهاست .... به آن نازی که در چشم تو پیداست... به لبخندی که چون لبخند گلهاست... به رخسارت که چون مهتاب زیباست... به گلهای بهار و عشق وهستی... به قرآنی که او را می پرستی... قسم ای نازنین تا زنده هستم تو را من دوست دارم....

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۶ ، ۰۶:۵۳
مامان آقا آرمان
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۴ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۰۱
مامان آقا آرمان

آغوش تو که باشد خواب دیگر بهانه ای برای خستگی نیست... و تپش های قلبت می شود لا لایی کودکانه ام... 
کنارم بمان... 
می خواهم صبح چشمانم در نگاه تو بیدار شوند... 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۶ ، ۱۷:۰۹
مامان آقا آرمان


آمدی تا با من بمانی نه برای یک روز ، یک ماه یا یک سال... 

آمدی تا ابد با من بمانی... چون خانه قلبم تا ابد از آن توست... برای تو و برای عشق پاکت... وقتی آمدی قلب عاشق ام را با تمام وجودم تقدیم عشقت کردم تا بدانی تا ابد دیگر من مال خودم نیستم... و تو هم قلب عاشقت را تاج سر من کردی تا بدانم بعد از خدا بالاتر از تو کسی برای من نیست... 

منو تو ما شدیم تا برای همیشه پیش هم بمانیم... من برای تو و تو برای من نفس بکشی... 

ازابتدای سفر عشق دلتنگی ها و دوری ها همدم لحظه هایمان شدند تا من و تو با تمام این عشق طعم تلخ دوری را مزه کنیم... تا زمانیکه بهم رسیدیم قدر باهم بودنمان را بدانیم... قدر نفس هایی که پیش هم می کشیم... که یک نفس باتو بودن را به یک عمر بی تو بودن نمی دهم... 

عمر روزهای دوری و دلتنگیمان کوتاه تر و کوتاه تر می شود... تا برسد لحظه ای که منو تو دست در دست هم، آزاد و بی هراس کنار هم با دلی پر از عشق و امید همنفس جاده زندگی شویم... آن زمان دیگر همه میفهمند من و تو مروارید عشقمان را چطور در صدف قلبمان نگه داشته ایم... و چطور به امید باهم بودن سختی فاصله هارا به جان خریده ایم... 

میرسد لحظه ای که دیگر می توانم پیش همه در آغوش بگیرمت و بگویم عشق من مهتاب قلبم با تمام وجودم دوستت دارم.... 



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۵۴
مامان آقا آرمان

تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی 
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی.... 


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۰۷
مامان آقا آرمان